وفای غم , بزرگترین وبلاگ عاشقانه و غمگین
دستگاه مشترك مورد نظر ،
بـه چـشـمـهـایـت بگــو . . . چشمانت سگ داشت... به نگاه گستاخ مردم این شهر بگو: دیوانگی شاخ و دم ندارد هواسم را هر کجا هم که پرت کنم بازم کنار تو می افتدلعنت به این روزها !
این روزها که اسم دارند ، شماره دارند ، تعطیلی دارند ،
هفته و ماه و سال دارند ،
اما افسوس که روح ندارند …
از دست " دوستت دارم " های دروغ تو خاموش است ؛
لطفا دیگر تنهایش بگذار !
نـگـاهـم نـڪـنـنـد ...
بـگـو وقـتـے خـیـره ات مـے شـوم
سرشـاטּ بـه ڪـار خـودشـاטּ بـاشـد . . . !
نـه ڪـه فـڪـر ڪـنـے خـجـالـت مـے ڪـشـم هـا . . .
نـه !
حـواسـم نـیـسـت . . . عـاشـقـت مـی شـوم...!!!
همه جا هستی …
در نوشته هایم
در خیالم
در دنیایم
تنها جایی که باید باشی و ندارمت ، کنارم است
اخلاقتم که سگی بود...
هار هم که می شدی دوست و دشمن نمی شناختی...
کاش وفایت هم مثل سگ بود!!!
وقتی کسی تا خرخره در سیگار فرو میرود،
شاید دارد حسابش را با خاطراتـ کسی تسویه میکند....
همین که ساعتها و روزها
به فکرو خیال کسی هستی که به فکرت نیست
خود نوعی دیوانگیست
قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت |